هورای برفی

ساخت وبلاگ

امروز بابد ی غورباقهء گنده رو قورت میدادم !

صبح از ۶ بیدار بودم و منتظر که ساعت ۸ بشه از خونه بزنم بیرون .

یک ربع آخر انتظارم چرتم برد و با صدای مامان بیدار شدم و دیدم واویلا ۸ گذشته

بدوبدو داشتم حاضر میشدم که شنیدم مامان میگن عجب برفی میاد :|

لباسام تنم بود و آماده شده بودم که برم ، شاید اگه زودتر فهمیده بودم برف میاد قرار رو کنسل میکردم و نمیرفتم ، مثل دوهفته قبل که سه شنبه برف اومد و همین قرار رو کنسل کرده بودم .

خلاصه رفتم و ... خداروصدهزار مرتبه شکر غورباقه رالی هم قورت داده شد و خوشحااااااال برگشتم خونه :)

خدایا شکرت .

... عاشقتم خدا ......
ما را در سایت ... عاشقتم خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7san-armd بازدید : 249 تاريخ : جمعه 22 بهمن 1395 ساعت: 7:18