آخرین مطالب
امکانات وب
پرشب سر خیابون خانم همسایه طبقه پایین رو دیدم ، چش تو چش هم شدیم ولی تا اومدم سرمو تکون بدم و سلام کنم ، رفت !
شب برگشتنی از جلو درشون که رد شدیم ، دیدم یکی صدا میزنه خانوم میم خانوم میم ، برگشتم چارتا پله پایین ، دیدم همونه . حال و احوال کرد و شارژ ساختمون رو داد ، تشکر کردم و گفتم لطفا تو گروه ساختمون عضو بشید که حرفهایی هست که باید بزنیم !
گفت خب ماه بعد من شارژو میدم ! گفتم عزیزم مسائل خیلی مهمتری از شارژ هست و مسابه اصلا شارژ نیست ! گفت باشه ... هنوز ازش خبری نیست . دیروز صبح دوباره دیدمش دم در ، نشستم تو ماشین تا سوییچ چرخوندم صدای ضبط ماشین بلند شد با ولوم بالا ! خانم همسایه دم در بود همچنان ، خندید و گفت خانوم میم شما ساز میزنی ؟ گفتم جان. ؟ گفت ساز ، ساز میزنی ؟ گفتم تخصصی نه ! گفت اخه همش صدای موسیقی میاد از خونتون . گفتم تفننی دف میزنم اما تاحالا تو این خونه نزدم ، و اینکه تمام مدت موسیقی گوش میدم . خندمم گرفته بود که بنده خدا صدای گروه موسیقی کامل رو فک کرده من با ی ساز درمیارم :)) روزایی که خونه ام تمام وقت موسیقی گوش میدم ، سنتی بیشتر ، همایون ، شهرام ، قربانی ، و تک نوازی سازهای مختلف ... شاید دیر باشه بخوام بگم میخام گوشمو تربیت کنم ، تربیت شده، سعی میکنم مسیر تربیتیشو ادامه بدم . ازینا بگذریم ، تکنوازی های خفن رو فک کرده من زدم ؟ علیزاده ؟ من ؟ نه واقعاً ؟!
کاش انقدر هنرمند بودم واقعا :(
افسردگی مزمن گرفتم !
... عاشقتم خدا ......