برق

ساخت وبلاگ

نزدیک سه ساعته برق رفته ، تخم مرغ پخته ایم که نشستم چیلیک چیلیک عرق میریزم گلاب ب روتون ، دو دقه خوابم برد بود بخاطر ی باد ملایمی که اومد ، با صدای در کوبیدن همسایه بیدار شدم !

آخه مسلمون ساعت ۵ عصر اینجوری میکوبن ب در ؟ موبایل ندارین ؟ تلفن ندارین ؟

از وقتی برق رفت همه پنجره هارو باز کردم ،، خونمونم ته ی کوچه بن بسته که مشرف ب کل کوچه اس و همه تحرکات زیر چشم منه :)) لذا از وقتی برق رفته ، از صدا زدن و در زدن و جیغ و داد همسایه ها برای باز کردن در حیاط حسابی مستفیض شدم !

اما این مورد آخر که بیدارم کرد خیلی صداش بلند بود انگار دم پنجره ما میکوبید ب در !

حالا منم و سردرد و خفگی هوا و حال بد !

هنو نیم ساعت از برق رقتگی نگذشته بود که لپ تاپ خستهء من شارژش تموم شد

موبایلم رو به اتمامه

خدایا برق برسون لطفا

... عاشقتم خدا ......
ما را در سایت ... عاشقتم خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7san-armd بازدید : 257 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 22:12