لجبازی

اصلا نمیخام ب این اخلاق گندم افتخار کنم و ذکرش اینجا فقط برای یادآوری ب خودمه که چقدر بداخلاقم !

امروز ی لجبازی عمیق با همسر کردم و بعد از خونه پدرشوهر زدم بیرون و ب آشیانه ام پناه بردم !  همسر چندبار گفت نرو ، گفتم میخای تنها نباشم پاشو بیا ، والا !

لجبازی خیلی اخلاق گندیه ، کاش از سرم بیفته !

حالم ازین کارام ک موقع عصبانیت تصمیمی ک،میگیرم بااااااید اجراییش کنم ، بهم میخوره !

گنداخلاق ! اه

همیشه آدم غد و مغروری بودم ، بابا میگفتن انشاءالله درمقابل شوهرت اینجوری نباشی ، ولی انشاءالله شون کارگر نیفتاد !

الهی کمک !

میترسم از خلق ناجورم >_<

وسط کارتن ها و شلوغیا ی هفت سین گذاشتم لخت و عور ! فقط سمنو و سکه و سماق داشتم :)) فردا بقیشو میبرم ^_^