امروزم بیخبر نمیرم سرکار ، جلسه ام هست ... شاید این بی نظمی ها باعث بشه استعفام قبول بشه . البته هدف نرفتنم این نبودا ، وقتی نرفتم این ب ذهنم رسید .میرم خونه مامانم ، بنیامین اونجاست ، صبح زنگ زد آله بیا آله جوجایی ، ینی خاله بیا خاله کجایی ، دلم رفت براش . میرم با دوای دردم بازی کنم شاید حال دلم خوب بشه .فقط بغضی نشم ، مامان گناه دارن ...عمو چهارشنبه شب میرسه ... اه !خدایامیبینی ؟ حواست هست ؟سپاس,دوای,دردم ...ادامه مطلب